زنه دیروقت به خونه رسید آهسته کلید رو انداخت و درو باز کرد و یکسر به
ناگهان بجای یک جفت پا دو جفت پا داخل رختخواب دید
بلافاصله رفت و چوب گلف شوهرش رو برداشت و تا جایی که میخوردند آن دو را
با چوب گلف زد و خونین و مالی کرد.
بعد با حرص بطرف اشپزخانه رفت تا ابی بخورد
با کمال تعجب شوهرش را دید که در آشپزخانه نشسته است.
پدر و مادرت سر شب از شهرشون به دیدن ما اومده بودند چون خسته بودند
بهشون اجازه دادم تو رختخواب ما استراحت کنند
نظرات شما عزیزان:

پاسخ:اره ابجی زده داغونشون کرده لا مصب خخخخ -- ممنون از اینکه سر زدی